معنای زندگی انسان چیست؟

فهرست مطالب:

معنای زندگی انسان چیست؟
معنای زندگی انسان چیست؟

تصویری: معنای زندگی انسان چیست؟

تصویری: معنای زندگی انسان چیست؟
تصویری: معنای زندگی تو چیست؟ 2024, آوریل
Anonim

سوالی که هرگز برای لحظه ای از ذهن مردم متوقف نمی شود. چه مردمی؟ کل بشریت به عنوان یک کل. از لحظه پیدایش تا به امروز. احتمالاً هیچ شخصی وجود ندارد که در طول زندگی خود حداقل یک بار از خود در این مورد س askedال نکرده باشد.

معنای زندگی انسان چیست؟
معنای زندگی انسان چیست؟

به نظر می رسد او است ، اما به نظر نمی رسد

شما می توانید به دور دنیا سفر کنید ، آن سوی اقیانوس شنا کنید ، یک مومن ارتدوکس شوید ، انبوهی از کودکان را به دنیا بیاورید ، اما هنوز نمی توانید پاسخی برای یک سوال سوزان پیدا کنید. به نظر می رسد که با رسیدن به یک مرز جدید در زندگی ، در شرف نزدیک شدن به راه حل هستید ، اما در عین حال مانند شن و ماسه از انگشتان شما عبور می کند و می لغزد …

احتمالاً موضوع این است که "معنای زندگی" یک مفهوم ایستا نیست ، بلکه دائماً در حال تغییر است. و برای همه متفاوت است. یعنی خود شخص ، بر اساس تجربه و شرایط زندگی ، تعیین می کند که در یک دوره زمانی معین چه معنایی با وجود او پر خواهد شد. ما متولد شده ایم که دائماً این س ourselvesال را از خود بپرسیم ، سپس در درستی پاسخ ها شک کنیم و دوباره به دنبال حقیقت باشیم. و هرچه انسان بالغ و خردمندتر شود ، افکار وی در این مورد عمیق تر خواهد بود. ارزیابی مجدد ارزش ها و دستورالعمل های زندگی ، که مرحله اجتناب ناپذیری از رشد است ، نمونه بارزی از این امر است.

این یک پیچش جدید است … او چه چیزی برای ما به ارمغان می آورد؟

خود را در سن 4 تا 5 سالگی به یاد می آورید؟ فکر می کردید در آن زمان موضوع اصلی چیست؟ با تمام قلب بازی کنید ، جیغ بزنید ، با بچه های همسایه غر بزنید در گل ، بعدا بخوابید … "معنای زندگی؟ نه ، من نشنیده ام" - شما آن موقع جواب می دادید. و چه کسی در جهش از تغییر سریع تصاویر پر از شادی به او نیاز داشت.

تصویر
تصویر

اما شما رشد کردید ، رشد کردید و خردمندتر شدید. نیمکت مدرسه ، امتحانات ، فارغ التحصیلی ، جلسه … تمام جوهر وجودی به گونه ای کاهش می یابد که در زندگی مستقر شود ، و به شخصیتی تبدیل شود. بعد بچه ها بودند ، یک خانواده. دنیا دوباره وارونه شده است. ابزارهای کوچک اکنون در راس زندگی شما قرار گرفته اند. برای تربیت ، آموزش ، "روی پایشان بگذارید" ، عشق ، مراقبت ، محافظت … و 1000 مورد دیگر و یک کار. و اکنون خانواده قبلاً شما را کاملاً پر کرده اند و همه و همه را به سمت خود سوق داده اند و موقعیتی پیشرو را به دست آورده اند. اما بچه ها به سرعت بزرگ شدند و از لانه پدرانه خود دور شدند.

دیگه چیه؟ و سپس دوباره برای جستجو و یافتن پاسخ این سوال. از این گذشته ، اوقات فراغت صد برابر بیشتر است! می توانید آن را به توسعه ی خود ، خلاقیت ، سفر اختصاص دهید … بله ، چیزهای بیشتری که فکرش را می کنید. و همینطور تا آخرین نفس. ما زندگی خود را با معانی جدید بیشتر و بیشتری به دست می آوریم ، از دست می دهیم و دوباره پر می کنیم. و این فرایند مانند خود بودن بی پایان است.

نظر بودایی در این مورد

تصویر
تصویر

بوداییان با رد همه نگرانی ها و نگرانی های دنیایی ، به مردم اطمینان می دهند: "دست از تلاش های بیهوده برای یافتن پاسخی برای س notال بدنام بردارید. فقط خوشحال باشید. همین حالا. با وجود همه چیز و همه چیز. فردا ممکن است فرا نرسد." و البته در این رویکرد چیزی وجود دارد. او آنقدر صمیمی و آرام است که بی اختیار فکر می کنی: "شاید درست باشد - آیا بهتر است؟" در واقع ، چرا می توانید مغز خود را شانه خالی کنید ، و سپس آن را با انواع مزخرفات وجودی پر کنید ، اگر می توانید لحظه ای در اینجا و اکنون باشید و از آن لذت ببرید. دستورالعمل مشابهی برای خوشبختی بی پایان توسط دیوژنس تبلیغ شد. وی اطمینان داد که هیچ چیز جز یک روحیه شاد و مسالمت آمیز مهم نیست. به همین دلیل او به نشانه اعتراض در بشکه ای زندگی کرد.

در نظریه بودایی نقاط ضعفی نیز وجود دارد. به عنوان مثال ، اینکه چگونه یک فرد بدون دانستن رنج و اندوه ، خوشبختی را می شناسد. او به سادگی چیزی برای مقایسه با او نخواهد داشت. و در اینجا مسیحیت به کمک می آید.

یافتن معنای زندگی در دین مسیحی

غالباً ، افراد در جستجوی پاسخ ، صدها کتاب را بازخوانی می کنند و در پایان به کتاب مقدس می آیند. و این کاملا منطقی است. چه کسی می تواند حجاب رازداری را باز کند ، اگر نه او؟ کتاب مقدس پیشنهاد می کند به مسیری که از بالا پیش بینی شده است ، به عنوان نوعی مدرسه نگاه کنید. در آن به شخصی نقش "دانش آموز ابدی" اختصاص داده می شود.به عنوان یک دانش آموز ، مجاز به انجام بسیاری از اشتباهات ، "شکستن چوب" ، لغزش و گام برداشتن در راه اشتباه ، رنج بردن و رنج بردن است ، چرا که نمی فهمد چرا … اما همه اینها فقط برای کسب تجربه است. و از طریق یک سری گناهان مرتکب ، آنها را دریابید ، توبه کنید و به خود و خدا قول دهید که دیگر آنها را تکرار نکنید.

یعنی در مدل مسیحی ، معنای زندگی بهبود مداوم ، تصفیه روح و بدن است. و در پایان ، به عنوان پاداش یک زندگی صالح - بازگشت به خانه نزد خداوند متعال. جایی که هیچ مشکلی دنیوی وجود ندارد ، اما فقط عشق بی پایان است.

تصویر
تصویر

این موقعیت بسیار سازنده ای است. در واقع ، در جستجوی خدا ، یک شخص بهترین نسخه از خود می شود. دگردیسی های مثبت در اینجا اجتناب ناپذیر هستند ، ناگزیر پیروی از "دانشجو" روی پاشنه پا. اگر در اوایل زندگی ، گشت و گذار کورکورانه در زندگی ، ایجاد هر آنچه می خواستید ممکن بود ، پس با کسب ایمان ، همه چیز کاملاً و غیرقابل برگشت تغییر می کند. با پذیرش دگم های مسیحی ، شخص دیگر قادر به زندگی مانند گذشته نخواهد بود. او درباره بی نهایت زندگی و تولد دوباره روح آگاهی خواهد داشت. که وجود زمینی توسط دیگری به وجود خواهد آمد ، زندگی پس از مرگ ، که در آن باید به همه اعمال پاسخ داده شود. و غیر مسلح با این دانش ، انسان غیر روحانی تلاش خواهد کرد مهربان تر ، انسانی تر و پاک تر باشد.

زندگی مانند یک فرآیند بیولوژیکی است

در مقابل ایمان ، یک جهان بینی الحادی نیز وجود دارد. افرادی که خود را در این اردوگاه می دانند ، زندگی را منحصراً به عنوان یک فرآیند بیولوژیکی تلقی می کنند. با تشبیه با دنیای حیوانات ، یک شخص در اینجا منحصراً به عنوان جانشین خانواده در نظر گرفته می شود ، نه چیزی بیشتر. و معنای وجود او فقط به یک چیز بر می گردد - ترک کد ژنتیکی او در جهان - فرزندان. این جهان بینی با سادگی خود شیفته ی آن است: زندگی کن ، دوست داشته باش ، آنچه را که می خواهی انجام دهی ، در عین حال ، پایان یکی است. نکته اصلی این است که تربیت کودک را فراموش نکنید ، پس می توان سرنوشت زمینی شما را محقق شده دانست. دیگر نگران هیچ چیز نباشید.

هدونیسم

موقعیت فلسفی دیگری نیز وجود دارد که معنای زندگی را به یک لذت ساده تقلیل می دهد. نام او لذت طلبی است. بنیانگذاران آن آریستپوس و اپیکوروس بودند. آنها استدلال کردند که همه موجودات کره زمین برای دریافت لذت تلاش می کنند. علاوه بر این ، لازم نیست که جسمی باشد ، بلکه می تواند معنوی باشد. مانند یک گل که به سمت خورشید کشیده می شود ، یک شخص نیز چنین می کند - به سمت احساسات دلپذیر. این نظریه پیروان زیادی داشت ، اما منتقدان از آن عبور نکردند ، خصوصاً در دنیای مدرن. نمونه هایی از قهرمانی ذکر شد: هنگامی که مردم ، عمداً از رفاه شخصی خود چشم پوشی می کردند ، جان خود را برای منافع کشور می دادند.

معنای زندگی از دیدگاه ال تولستوی

تصویر
تصویر

لو نیکولایویچ تولستوی با این مسئله بسیار دردناک و دردناک برخورد کرد. جستجوی معنای زندگی با یک نخ نامرئی تقریباً همه آثار او را لمس کرد. در هر یک از رمان هایش حداقل یکی از شخصیت ها این س himselfال را از خود می پرسید و دائماً از آن رنج می برد. پس از سالها جستجو ، تولستوی به این نتیجه رسید که ماهیت اصلی در بهبود خود فرد ، در رشد مداوم است. علاوه بر این ، این رشد از سایر افراد ، از جامعه جدا نیست.

پس او ، تنها پاسخ صحیح کجاست؟

واقعیت این است که وجود ندارد. نه ، معنای زندگی نیست ، بلکه پاسخ صحیح به این سوال است. اگر از خودتان س askedال کرده باشید ، پس مشکلی در زندگی شما رخ داده است و از آن راضی نیستید. زنگ تغییر به صدا درآمد. به احتمال زیاد ، این نقطه شروع رشد بیشتر شما خواهد بود. نکته اصلی در اینجا این است که خودانتقادی نکنید. بهتر است که بازه زمانی را تجزیه و تحلیل کنید و نتیجه گیری کنید. پاسخ ها را حتماً پیدا کنید. مهم نیست که چه هستند - درست و غلط. تعجب نکنید که با گذشت زمان مدام تغییر خواهند کرد. فقط زندگی کنید ، به دنبال هدف خود باشید ، شادی کنید ، زندگی خود را با معانی جدید پر کنید.

توصیه شده: