آنچه در فلسفه وجود دارد

آنچه در فلسفه وجود دارد
آنچه در فلسفه وجود دارد

تصویری: آنچه در فلسفه وجود دارد

تصویری: آنچه در فلسفه وجود دارد
تصویری: فلسفه برای چیست؟ 2024, ممکن است
Anonim

ماده یکی از مفاهیم اساسی در علم و فلسفه است. پرسش اصلی فلسفه ، که هرگز سرانجام حل نخواهد شد ، با اولویت آگاهی یا ماده در ارتباط است. در نظامهای مختلف فلسفی ، مفهوم ماده با معانی مختلفی پر می شد.

سطح اتمی سازماندهی ماده
سطح اتمی سازماندهی ماده

اولین متفکری که اصطلاح ماده را به کار برد ، افلاطون فیلسوف یونان باستان بود. در فلسفه افلاطون ، ایده "جهان ایده ها" مخالف "جهان اشیا" و مقدم بر آن ، نقش مهمی ایفا کرد. از نظر افلاطون ، ماده یک زیر لایه از امور است. بنابراین ، همراه با مفهوم ماده ، تقابل ماده با ایده آل متولد شد.

به طرز متناقضی ، فیلسوفی که مفهوم ماده را رهبری می کند ، یک ایده آلیست بود - او ایده آل را در رابطه با ماده اولیه می دانست. اما در دوران باستان فیلسوفان ماتریالیستی نیز وجود داشته اند - به ویژه دموکریتوس. وی نه تنها ماده را تنها واقعیت موجود اعلام كرد ، بلكه در مورد ساختار آن نیز فكر كرد. به گفته دموکریتوس ، ماده از اتمها تشکیل شده است - کوچکترین ذرات غیر قابل تقسیم. این جریان فلسفی ، که ماده را تنها واقعیت می داند ، ماتریالیسم نامیده می شود.

ارسطو ماده را ماده ای ابدی ، غیرقابل اصلاح و تخریب ناپذیر می دانست. ماده به خودی خود فقط یک موجود بالقوه است ؛ فقط وقتی با فرم ترکیب شود واقعی می شود. این مفهوم ماده توسط فلسفه قرون وسطی به ارث رسید.

مفاهیم ماده در فلسفه دوران مدرن بسیار متنوع است. از دیدگاه احساس گرایی ، ماده هر چیزی است که روی حواس تأثیر بگذارد. ت. هابز بین ماده مرتبط با شکل (بدن) و "ماده بدون شکل" تفاوت قائل می شود. برخی از فلاسفه ایده آلیست - به ویژه جی. برکلی - وجود ماده را انکار می کنند. از دیدگاه فلسفه روشنگری ، ماده وجود دارد و در اشیا and و پدیده های خاص خود را نشان می دهد.

در آغاز قرن 20 ، هنگامی که اکتشافات علمی مجبور به تجدیدنظر اساسی در مفاهیم ماده ای شد که سالها در چارچوب فیزیک کلاسیک وجود داشته است ، بسیاری از نظریه های آرمان گرایانه بر اساس استدلال در مورد "ناپدید شدن ماده" پدید آمد: اگر ایده هایی در مورد ماهیت ماده می تواند به طرز چشمگیری تغییر کند ، در این صورت ماده به عنوان موجود وجود ندارد. ماتریالیسم دیالکتیکی با این مفاهیم مخالفت کرد. طبق این مفهوم ، ماده جاودانه ، نامحدود و پایان ناپذیر است ، این خود ماده نیست که می تواند ناپدید شود ، بلکه فقط حد دانش بشری در مورد آن است.

در چارچوب ماتریالیسم دیالکتیکی ، تعریف ماده متولد شد ، که توسط VI لنین فرموله شد: "واقعیت عینی که مستقل از آگاهی ما وجود دارد و به صورت محسوس به ما داده می شود." این تعریف را غیرقابل دسترس نمی توان نامید ، زیرا همه سطوح سازماندهی ماده برای احساسات قابل دسترسی نیستند - به عنوان مثال ، در سطح اتمی ، آنها کار نمی کنند.

فلسفه مدرن ماده را واقعیتی عینی می داند که به دو شکل ماده و زمینه وجود دارد. خصوصیات اساسی ماده فضا ، زمان و حرکت است. حرکت به معنای انواع تغییرات است. حرکت ماده پنج شکل دارد: حرکت فیزیکی ، شیمیایی ، مکانیکی ، بیولوژیکی و اجتماعی. هیچ یک از این اشکال را نمی توان به شکل دیگری کاهش داد. به عنوان مثال ، خیزش ها و جنگ ها را می توان با توجه به الگوهای اجتماعی توضیح داد ، اما نه الگوهای زیست شناختی.

توصیه شده: